کریدور «عرب – مد» تهدیدی جدی
به گزارش اینجاخبر ایرج گلشنی در روزنامه اقتصاد سرآمد نوشت: – کریدور عرب-مد تمام داشتههای ما در خلیج فارس و منطقه مهم مَکُران را از بین میبرد و یا تا حد بسیار زیادی به قهقرا خواهد برد.
این شاید پاسخی است به آنان که تهدید بستن تنگه هرمز با غرق کشتی را سر میدادند؛ تهدیدی که دشمنان می دانستند که اثری ندارد، اما آنها را به فکر برد تا همین تهدید سوری وغیرعملی را هم خنثی کنند. این است که می گویند، نگاه راهبردی اثر درازمدت دارد. آن تهدید به این جنگ کشیده شده است و با این وصف، باید به فکر چاره بود. چارهای از نوع دفاع قوی، برهم زدن بازی دشمن و از همه مهمتر، برتری جویی در این جنگ تمام عیار. کریدور عرب-مد که جهان عرب را به بهانه دسترسی به مدیترانه و اروپا، به طور مستقیم به حیفای اسراییل وصل و وابسته میکند، دیگر یک تهدید سیاسی نیست؛ بلکه یک جنگ علنی اقتصادی است که به طورعجیبی، ایران را از کریدورهای جهانی حذف کرده و خاصیت «پل ارتباطی جهان» را از کشور ما میزداید. تحقق عرب-مد یک اقدام اقتصادی نیست؛ بلکه یک حرکت حذفی علیه ایران است و به طور مشخص و قطعی از آن میتوان با عنوان «جنگ نوین علیه ایران» یاد کرد.
عرب- مد علیه هرمز
ایده شعاری بستن تنگه هرمز که در دهه ۶۰ حداقل آثار روانی برای داخل کشور داشت، با آن که بستن تنگه هرمز با غرق کشتی! عملی نبوده و نیست و در صورت عمل هم، بازگشایی تنگه با فنون نظامی و علم تخریب، در اندک زمانی ممکن است، اثرش را امروز به ما نشان داد. شوربختانه برخی افراد شبهکارشناس، در دهه اخیر هم به این آتش دامن زدند و با طرح مباحث احساسی و غیرکارشناسانه، باز هم از بستن تنگه هرمز سخن گفتند تا دشمن را بیش از پیش وادار کند به فکر جایگزین باشد. در حقیقت، باید ایده عرب-مد را برخاسته از ایده مغزهای فسیلی دانست که فهم راهبردی نداشتند و به عواقب ایدهپردازی خود فکر نکردند. اکنون، با طرح عرب-مد نه تنها تنگه هرمز از حیز انتفاع تا حد زیادی خارج می شود، بلکه تمام سواحل دریایی ما از هرمز تا مَکُران و چابهار، زیر سوال رفته است.
پیش از این، امریکا با کشیدن خط لوله، میزان نیاز خود به تنگه هرمز را به ۵ درصد کاهش داده بود. با تکمیل خط لوله انتقال نفت و گاز، همین ۵ درصد نیاز هم از میان خواهد رفت و دشمن اصلی ما، به بستن تنگه هرمز لبخند زشتی خواهد زد.
با تدبیر طرح عرب-مد، فاجعه تکمیل میشود و نه تنها نیازی به تنگه هرمز نیست، بلکه به بنادر دیگر ما – به خصوص چابهار- هم نیازی نخواهد بود. هند و پاکستان وافغانستان که به نوعی پایشان به چابهار گیرکرده بود هم دیگر نه رفیق تجاری ما خواهند بود و نه مشتری گاه و بیگاه. هند که در چرخه عرب-مد قرار دارد، دیگر از سمت ایران به سوی اروپا نگاه نخواهد کرد. اینجاست که باید گفت کریدور عرب-مد مانند یک کروکودیل وحشی، جاده ابریشم را میبلعد و چابهار را هورت میکشد.
چین از بندر خود _گوادر پاکستان- تجارت خود را انجام می دهد. هند از طریق عرب-مد به مدیترانه میرسد. پاکستان داستان مشترک با چین دارد و افغانستان که اگر به حساب بیاید، اغلب واردکننده از هند و پاکستان و چین است و با جنگ آبی که با ما دارد، به سمت آنها خواهد غلتید. به هر روی، مَکُران و بندر چابهار ما، به ضعف و سستی خواهد گرایید.
کشورهای حوزه خلیچ فارس، به طور مطلق روی به کریدور عرب-مد خواهند آورد و حتا ممکن است قطر در پیشنهاد طرح کلان تونل زیردریایی خود به ایران تجدید نظر کند؛ کما این که خبرها از کندشدن روند حرکت قطر برای ایجاد این راه حکایت دارد.
از سوی دیگر، امالقصر، فاو و بصره چنان به سرعت در حال تجهیز شدن هستند که مسیر جنوبی ایران را هم تحت تاثیر قرار داده است. با توجه به وابستگی ما به عراق برای دسترسی به خلیج فارس، دسترسی بنادر آبادان و خرمشهر هم تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و در نتیجه، آینده این بنادر صرفا بنادر وارداتی برای ایران خواهد بود و خبری از تردد دیگر کشتیها و مشتری از دیگر کشورها نخواهد بود.
با چنین اوضاعی و با چنین دیدی که اگر دید درستی باشد، ایران از شاهراهی جهان بازنشسته خواهد شد. تاجشاهراهی جهان را از سرش برمیدارند و دو جهت آبی خود در جنوب و جنوب شرق را از دست خواهد داد.
جنگ کریدورها
تهدید دهه شصتی بعضیها، ایده عرب-مد امروزی را به دشمن داده است. حذف ایران از کریدور جهانی، برنامه بلندمدت دشمنان بود که از تهدید بستن تنگه نشأت گرفته است و این کارشناسنماها امروز در کنجی خزیدهاند و صدایشان در نمیآید و راهکاری هم نمیدهند.
جنگ کریدورها مدتهاست علیه ایران شروع شده است. پیش از این در همین روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد تحت همین عنوان «جنگ کریدورها» به این مقوله پرداختیم و امروز با توجه به تز عرب-مد آن زخم کهنه باز سرباز کرده است.
مغزهای فسیلی میگفتند برای مقابله با دشمن، ما تنگه هرمز را با غرق کشتی به عرض فلان و طول فلان میبندیم! این ایده خندهدار، اکنون به ما را وارد جنگ سرنوشتساز کریدورها کرده است و اینان هیچ ایدهی جدیدی برای مقابله با این دشمن و این طرح دشمن ندارند و سکوت مرگ کردهاند.
جنگ کریدورها، جنگی زمانبر، هزینهبر و آرام است؛ اما یکباره با افتتاح هر کریدور به اوج میرسد و آثار مخرب خود را نشان میدهد.
دست دست کردن ما برای تکمیل کریدور شمال- جنوب، تعلل ما در تجهیز و کاربست قوی بندر چابهار، سستی ما در تجهیز ناوگان، رخوت ما در بهسازی بنادر و تبدیل کردن بنادر به انبار کالاهای فرسوده و فاسد و بسیار اقداماتی که موکول به فردای نامعلوم کردیم و به سرانجام نرساندیم، کمک بزرگ لجستیکی ما به دشمن بود تا سر فرصت، با استفاده از بهانه تهدیدی هرمز و دیگر موارد، دوست و دشمن ما را کنار هم قرار داده و عرب را به اسراییل طوری وصل کند که انگار رگ حیات آنها را به هم گره زده باشند.
اتصال عرب به اسراییل
نکته مهم دیگری که در ادامه این جنگ به ضرر ما خواهد بود، اتصال رسمی عربها و هند و.. به بندر حیفا در اسراییل است تا بتوانند به مدیترانه برسند. این صرفا اتصال یک کریدورنیست، بلکه اتصال سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ورزشی را به دنبال خواهد داشت. دربخش فرهنگی، انتقال جمعیت بزرگ از این کریدور به سواحل مدیترانه به اسم گردشگری و تفریح، امری حتمی و عادی خواهد بود. به زودی شاهد خواهیم بود که چه موقعیتهای بکر گردشگری برای عربهای پولدار در سواحل حیفا ایجاد خواهد شد و چه ثروتی از عرب – که در سواحل خود دچار محدودیتهایی هستند- به سمت حیفا خواهد رفت و این رفت و آمد چگونه به عادیسازی روابط با اسراییل خواهد انجامید. یک دومینوی خطرناک که تمام آرمانهای ما را هدف قرار میدهد و این چیزی جز یک جنگ تمام عیار نیست.
راهکار چیست؟
با توجه به آن چه ما رصد و در شورای تحلیل روزنامه دریایی اقتصادسرآمد مورد بحث قرار دادیم، چند راهکار در حال حاضر محسوس است که به اشاره میگذریم:
الف: راهکار سکوت( اجتناب آرام)
مهمترین راهکاری که در مسئولان حس کردیم، سکوت و بی توجهی است. مصداق قصه معروف که «صدایش را در نیار»! و به زبان دانش مدیریت، اجتناب آرام.
اجتناب آرام در مدیریت زمانی رخ میدهد که فقر مدیریت مشهود باشد و مدیر قادر به موضعگیری قطعی، قوی و روشن نباشد؛ در چنین حالتی است که نسبت به پدیدهها واکنش مستقیم و ملموسی نشان نمیدهد و شهامت بیان و تحلیل را از دست داده و به طور عمدی، موضوع را ناشنیده و نادیده میگیرد و آرام از کنار آن میگذرد. این اجتناب آرام، چیزی است که این روزها به طور جدی از مسئولان احساس میکنیم. کسی حرفی در این باره ندارد. انگار میخواهد بگوید که خیلی هم مهم نیست!