میزبانی مُفَتَحانه
عباس مدحجی در یادداشتی به اینجاخبر نوشت:
چند روزی ست که فضای اعتراض، گله و نقد در فضای مجازی به ضیافت اخیر سازمان منطقه آزاد اروند شدت گرفته و هنوز هم کمافی السابق توضیح درخورشأنی از این رویداد بیرون نیامده است. نقدهایی اگرچه تند اما محدود در مجازی.
چند روز پیش بود که مدیرعامل جدید سازمان منطقه آزاد اروند در نشستی، میزبان شیوخ عشایر بود و طبق خبر روابط عمومی این سازمان، ائمه جمعه، فرمانداران، فرماندهان نظامی و انتظامی، مسئولان شهری و مدیران نهاد حاکمیتی هم در محل ساختمان سازمان منطقه آزاد اروند در این نشست حضور داشتند. تصاویر و خبری که بعد از نشست از پذیرایی افطار و تقدیر خارج شد توسط منتقدان با الفاظی همچون لاکچری، نفیس، مجلل و حتی شاهانه توصیف شد. توصیفی که آن را مقابل ساده زیستی مسولانه قرار داد و آن را در موقعیتی که گرانی گوشت و مرغ گُرده ی مردم را شکسته، حرکتی ناشایست دانست.
اغلب نقدها به میزبانی مفتحانه سازمان منطقه آزاد اروند بود در صورتی که ناکارآمدی، تبعیض و ضعف مدیریتی در این سازمان چیز جدیدی نیست و تلاش برای اثبات آن تنها تکرار مکررات است. اگر این نقدها را وارد بدانیم و میزبان و گردانندگان اصلی را فاکتور بگیریم، گوشه ی نادیده ی آن به مهمانان و حاضران را هم باید لحاظ کنیم. مگر این شیوخ و سران عشایر همان هایی نیستند که اسماعیل زمانی مدیر عامل اسبق که بازداشت هم شد را با هدیه و پوشاندن لباس عربی بدرقه کردند و در تمام دوران نقش حاکمیتی منطقه آزاد ، از آنها کمتر نقد و اعتراض به یاد داریم؟
اگر سازمان منطقه آزاد را بعنوان میزبان در برپایی ضیافت اصطلاحا خوش آب و رنگ و چرب مقصر میدانیم، نقش مهمانان که هم شیوخ بودند (از منظر مردمی بودن) و هم مسولان نهادهای حاکمیتی بودند (از منظر دولتی بودن)ـدر همراهی و حضور چه میشود؟ به گمان نگارنده اگر از سازمان منطقه آزاد اروند و مدیرعامل جدید الورودش انتظاری نیست ، که البته هم نیست، آیا نباید انتظاری هم از بقیه داشت ؟ مقایسه ب سابقه ی اعتراض و نقد و شفاف سازی همین چند خبرنگار اندک منطقه با کل مطالبه گری مهمانان مذکور براحتی نشان میدهد مشکل از کجاست.
نگاهِ مدیرعاملی که تاکنون حتی یک نشست خبری هم تدارک ندیده چه میتواند باشد وقتی شتابش بر گسترانیدن سفره ی مفتح بیشتر است؟ چه انتظاری ست از سازمانی که تبلیغات پرطمطراقش برای بازسازی زمین های چمن و آوردن ایرلاین جدید به منطقه و احداث پل سوم و عمران سطح شهر در حد بنر و کلنگ و خبر باقی مانده و بجایش در نصب درب حوزه مدیریت وقت تلف نمیکند. نشست با فعالان اقتصادی و شیوخ را هم بارها دیده ایم و نتایجش بی نتیجه جستجو کرده ایم.
تاخیر در نگارش این مرقومه هم یک دلیلش این بود که شاید طی این چند روز نقطه نظری ، مطلبی یا توضیحی از سوی دعوت کنندگان و مدعوین در خصوص این ماجرا نشر شود و افکار عمومی را روشن سازد. یاحتی صف خود را مشخص کنند . این سکوت اما این ذهنیت را متبادر میکند که اتفاق خاصی نیفتاده و چه بسا این عملکرد مورد حمایت و تایید هم هست و منتقدین باید زاویه دید خود را اصلاح کنند. علی ای حال هم فضا برای تنویر افکار عمومی باز است و هم مردم یا حداقل بخشی از مردم که پرسش دارند به پاسخ خود برسند.
تمرکز روی چنین مهمانی هایی، نزول کیفیت مطالبات است. توجهی که به یک شام جلب شود را براحتی میتوان از دیگر نقص ها، نقض ها، ترک فعلها، همراهی های جانبدارانه، سکوتها و ناکار آمدی ها فریب و گریز داد. مسیر مطالبه گری همواره پرهزینه و تلفات بوده است و پیش از ملامت مطالبه گران باید به یاد داشت گردانندگان اصلی میدانند چگونه و کجا چماق یا هویجشان را استفاده کنند.