خرمشهر ، بندری که از نو باید شناخت
به گزارش اینجاخبر عباس مدحجی در یادداشتی در آستانه ی روز ملوان درباره ی بندر خرمشهر نوشت:
“بندر” از دیرباز جایگاه ویژه ای در ادبیات، اقتصاد، تجارت و حتی گسترش بافت شهری در مناطقی داشته که در نزدیکی آن شکل گرفته اند. موقعیتی که گاهی خود بعنوان محور ایجاد یا توسعه ی شهری عمل کرده و باعت شکل گیری و تقویت تمدن شده است. اصولا زندگی بندری یک سبک زندگی خاص و عای حده ای ست که تمام المان های یک سیاق جداگانه از حیات آدمی را دارد با این تفاوت که وابسه به طبیعت هم هست.
یکی از پرآوازه ترین همزیستی های موفق سده ی اخیر ایران در این باب، “خرمشهر” و “بندرش” هستند که روی هم رفته با عنوان “بندرخرمشهر” بکار میرود. بندر خرمشهر میراث طلایی ترین دوران تجارت و اقتصاد جنوب غرب کشور است که امروز چون اژدهایی آرام و پس از سالها غرش دمادم در جای خود آرمیده و شاید هم رو به احتضار است. مأمن تجار و دریانوردان در روزهای دور امروز اما چنان برای ملوانان جذاب نیست.
بندر خرمشهر در شمال غربی خلیج فارس و در جنوب غربی جمهوری اسلامی ایران و در همسایگی جنوب شرقی کشور عراق (مرز زمینی شلمچه) در محل تلاقی رودخانه های اروندرود و کارون در استان خوزستان واقع شده که سابقه ای طولانی در امر تجارت دریایی داشته است. ساخت و بهره برداری از اسکله های ویژه پذیرش کشتی های اقیانوس پیما در بندر خرمشهر در سالهای آغازین ۱۳۰۰ شمسی شروع شده و در زمان جنگ جهانی دوم و پس از آن به اوج خود رسید، بطوری که در سالهای قبل از انقلاب اسلامی بندر خرمشهر با داشتن تعداد ۲۰ اسکله یکی از بزرگترین بنادر کشور بحساب می آمد و تنها در سال ۱۳۵۶ چهار میلیون تن کالای عمومی از طریق این بندر به کشور وارد شده است. بندری که امروز وسعتش ۲۳ کیلومتر مربع است و توسعه ترمینال و ساخت یک ترمینال استاندارد در اراضی به وسعت ۳۰ هکتار را در دستور کار دارد و از مهمترین بنادر کانتینری کشور خلیج فارس محسوب میشود.
بندر خرمشهر در گذشته دروازه ی ۶۵% از کل واردات و صادرات کشور بود و آنقدر پررونق و غنی بود که زمانی که ارتش عراق بندر خرمشهر را اشغال کرد [اولین جایی از خرمشهر که به اشغال عراق درآمد] با انباشت غیرقابل باوری از غنایم روبرو شد. کالاها خودروها و مواد اولیه صنایع که در سوله های زیادی دپو شده بودند یا در آتش جنگ سوختند یا ارتش عراق آنها را سرقت کرد. ایران تنها توانست پنج شناور لایروب هلندی ش را که وظیفه ی لایروبی آبراهه اروند را بر عهده داشتند پیش از تسلط عراق به بندر بوشهر و امام (ره) منتقل کند.
جنگ آنقدر بیرحمانه بر بندر خرمشهر یورش برده بود که شناورها و یدک کش ها و کشتی های پهلو گرفته هم فرصت نیافتند بگریزند. تصاویر حد فاصل کانال دستکند عضدی تا بندر خرمشهر بعد از جنگ بخوبی گواه آن است که لاشه ی بیش از ۱۸۶ مغروقه بزرگ و کوچک، پُر و خالی ، داخلی و خارجی با ملوان و بی ملوان چگونه جای جای مسیر آبی را مسدود و خطر آفرین کرده بودند. آسیبی که با گذشت بیش از چهل سازی از آزادسازی خرمشهر هنوز هم کاملا دست از سر بندر برنداشت است. گرچه در حال حاضر کلیه زیرساخت های قبل از جنگ اعم از اسکله ها ،انبارها و محوطه ها بازسازی شده است.
ساختمان اصلی و محوطه بندر خرمشهر در ابتدای جنگ و بحبوحه ی مقاومت چندین بار بین نیروهای عراقی و ایرانی دست بدست میشود و محل شهادت چند نفر از رزمندگان هم هنوز بر پشت بام ساختمان قدیم بندر مشخص است. ساختمانی که دوسال پیش در زمره ی آثار دفاع مقدس، ثبت ملی شد و قرار بود روزی تبدیل به موزه شود. اما همچنان استوار و تکیده محصور در فنس ها دقیقا وسط بندر مانند ژنرالی پیر و فرتوت با درجه هایی نامریی ست که مشغول پاسبانی از مرز است.
گرچه ماجراهای رشادت بندر خرمشهر فقط در جنگ هست ساله خلاصه نمیشود و آرامگاه شهید بایندر و همرزمانش کمی آنسوتر از محوطه بندر حرفها برای گفتن دارد. شهید غلامعلی بایندر و همرزمش امیرنقدی از نیروی دریایی ارتش در شهریور سال ۱۳۲۰ وقتی فهمیدند ارتش انگلستان قصد نفوذ به خاک میهن را دارد به تنهایی در مقابل آنها مقاومت میکنند و در نهایت طبق وصیت خودشان مبنی بر تدفین در همانجایی که شهید میشوند، روبروی بندر کنونی به خاک سپرده میشوند. آرامگاهشان اگرچه مهجور اما چون نگینی بر تاریخ مقاومت و وطن پرستی خرمشهر میدرخشد.
بندر خرمشهر روزی جزو مهمترین بنادر خاورمیانه هم بود. روزهایی که عمق آبراهه اروند در بزرگترین جزر هم کمتر از شش متر نمیشد و میزبان هرکشتی با هر تناژ و آبخوری بود. سوله ها و انبار هایش از یک سو و اسکله ها و باراندازهایش از سوی دیگر شلوغ و پُرکارگر و پرملوان بود. نه تنها کشتی های باری که مسافران دریایی هم از بندر خرمشهر ترنسفر میشدند. پایانه ای مسافریی که هنوز هم بین کویت و ایران فعال است و هزار سلام و خداحافطی تا به امروز به خود دیده و میعاد گاه خیلی های دیگر است.
الان هم این بندر از تک و تا نیفتاده، صنایع کشتی سازی پیرامون بندر خرمشهر، صادرات عمده کلینکر ، واردات پررونق چندسال پیش خودروهای خارجی پلاک اروند، پایانه مسافری فعال به کشورهای حوزه خلیج، اشتغال فعال حدود ۴هزار نفر، احداث و نصب چند اسکله ی گردشگری جدید، رونق و مدیریت گردشگری دریایی در ایام نوروز هرسال، مشارکت در پروژه های عمرانی عام المنفعه و این قبیل فعالیت ها نشان از نبض زنده ی بندر خرمشهر دارد. نبضی که میطلبد نگاهی جدی تر و از نو به آن داشت.
عدم لایروبی چندین ساله آبراهه های منتهی به بندر خرمشهر، چالش های اقتصادی کشور و افزایش نرخ ارز، تلاش عراق برای ساخت بندر بصره در نزدیکی بندر خرمشهر، اعمال نصفه و نیمه قوانین تجارت در منطقه آزاد اروند از جمله مهمترین موانع پیش روی فعالیت این موقعیت بزرگ و ریشه دار منطقه است. موقعیتی که اگر کمی همراهی و توجه بدان شود پتانسیل آن را دارد که همچون گذشته نقشی کلیدی در اقتصاد کشور بازی کند. مجهز بودن این بندر به خطوط ریلی، هوایی و زمینی درکنار راه های آبی طلایی ترین ویژگی آن است. قرار گرفتن در منطقه آزاد تجاری اروند و همجواری با پالایشگاه آبادان، صنایع فولاد خرمشهر و اهواز و مرز زمینی نزدیک با کشور عراق هم از دیگر نشانهای طلایی آن است. فرهنگ بندری مردم خرمشهر که از دیرباز با آن دمخور بودند نیز ویژگی مهم دیگری ست که سالها در کوچه و خیابانش با دم گرفتن دختر بندری تو مال منی تا هوای گرم بندر توی بازار خرمشهر دیدمت با ناشناسی … نمود پیدا میکند.
ملوانانی که از سفرهای طولانی به خانه بازمیگشتند اکنون پیرمردانی شده اند که با لباس محلی هر روز عصر خیط خود را با شص روانه آب میکنند تا از روی تفنن و وقت گذرانی هم که شده چند ماهی تازه به خانه ببرند و اگر در راه هم صحبتشان شوی از تسلطشان به چند زبان زنده ی دنیا متعحب میشوی. بندر در خون مردم بندری ست. اصولا مردمان بنادر در هر کجای جهان باشند خصوصیات مشترکی دارند. ساده زیستند و باهوش. صبورند و قانع .اصالت برایشان مهم است و مهمان نوازی در خونشان. حقیقتا دمخور شدن با دریا و آب ، آدم را از نو میسازد. بندر خرمشهر هم این روزها مثل همان ملوانان پیر و پیر تجربه است. کوهی از ظرفیت ها و توانایی ها پشت نام و نشان آرامش قرار گرفته که اگر نگاهی نو و دقیق به آن شود ، قطعا سری به سرفرازی مهمترین بنادر امروز کشور و منطقه خواهد داشت.